مقالات

نامه محمد نوید بازرگان در مورد مستند راه طی شده

خسته نباشید آقای ملاقلی پور!

با سلام . یكی از دوستان نسخه ضبط شده ای از صدا و بخشی از تصاویر فیلم “راه طی شده” را برایم فرستاد.باید بگویم شنیدن و دیدن این نسخه مرا اندوهناك و متاسف كرد. مایلم اولین گفتگویی را كه پس از اصرار شما بر مصاحبه با هم داشتیم بیادتان بیاورم .

گفتید كه قصد ساخت مستندی منصفانه در باره مهندس بازرگان دارید و گفتید چون یك پژوهشگر صرف، ورود كرده اید و از تمایل خود به انتقاد نیز سخن گفتید . همانجا به شما عرض كردم شرط یك پژوهش علمی یا تاریخی، بی طرفی است ،همینكه پژوهشگری به قصد انتقاد یا برعكس به نیت مداحی به كاری وارد شد اولین شرط تحقیق را كه فقدان پیش داوری است نقض كرده است. همكاری ما با شما از قبول این اصل آغاز شد. دیگر آنكه عرض كردم شما وارد كاری خطیر شده اید ، اگر به سفارش قدرت و با كلیشه های مرسوم فیلم بسازید مهندس بازرگان را كوچك نمیكنید بلكه با آبروی هنری و فرهنگی خود قمار كرده اید.بنظرم این سخن را به آقای نوروزی هم كه عقل منفصل این مجموعه بودند متذكر شدم.

اكنون آنچه به تماشای آن نشستم روایتی است در اكثر بخشها یكسویه وگاهی مغرضانه. فیلم به انعكاس تحصیلات، فعالیتهای اجتماعی و سیاسی مهندس بازرگان نظیر تاسیس شركت انتشار، ریاست هیئت خلع ید، تشكیل جبهه ملی و نهضت آزادی ونیز خدمات او در زمینه لوله كشی آب تهران و سپس قبول نخست وزیری و نمایندگی مجلس بی تفاوت نیست و آنها را گاه به شتاب و گاهی بدقت به تصویر میكشد اما آنچه عجیب می نماید شخص راوی است كه از همان ابتدا میدان را در اختیار گرفته و هر سخنی را از مصاحبه شونده به خواهش دل خود تعبیر و تفسیر میكند ، گاهی روانشناس و گاهی معلم اخلاق میشود و در اثنای تصاویر، حكمت و فلسفه می ورزد وچون طلبه ای نو آموز درس دینداری میدهد و نهایتا لحافی چهل تكه بر هم میدوزد تا حوزه هنری و دست اندركاران و سرمایه گزاران مادی و معنوی فیلم را دلگرم و خرسند كند. نهایتا هم پیداست كزین میان چه بر خواهد خواست:بازرگان، شیفته و خود باخته غرب معرفی میشود و تسخیر و استثمار ملل دیگر توسط اروپاییان را عادی تلقی میكند! بی آنكه به دانش حوزوی مسلط باشد جسارت می ورزد و پای در كفش مفسران و دین پژوهان میبرد .خدماتش نیز در جنب انحراف فكری او كه – منافقین مولود آن اند رنگ میبازد. از صفحات كتابش شعله ها میخیزد واز آموزه هایش فتنه ها می ریزد. در جایی راوی به تلویح – میگوید نگارش كتاب راه طی شده در سن چهل سالگی بر ادعای رهبری جامعه و یا نوعی خود پیامبر بینی او صحه میگذارد! و این است خوان ش بی غر ض آقای ملاقلی پور از كتاب زندگی مهندس بازرگان! بقول مولانا چون غرض آمد هنر پوشیده شد صد حجاب از دل بسوی دیده شد
در این فیلم نكته تازه ای نیست . كارگردان همان اتهامات قدیمی وبیات را بار دیگر بر سفره می چیند ، اما اینبار نكته ای تازه بدان می افزاید : آموزگا ر بازرگان در دارالفنون یعنی سید ابوالحسن خان فروغی فراماسون بوده است! او شیفتگی به غرب را در بازرگان تقویت میكند و هموست كه با گرایش به علم تجربی بذر انحرافی را در ضمیر شاگردش میكارد تا روزی منافقین از خوشه های آن سر بر كنند! من حقیقتا با خود فكر میكنم چطور میشود آدمی كه صدق و اخلاص در پژوهش دارد زندگی ابوالحسن خان فروغی این معلم بی ادعا را كه ادب درس و ادب نفس را توامان داشته مرور كند و از آنهمه خدمات فرهنگی، از مترجمی ، روزنامه نگاری ،معلمی دارالفنون ، تاسیس دانشسرا برای تربیت معلم و تبیین روش های نوین تربیتی گرفته تا نمایندگی ایران درسازمان ملل و نیز نگارش آثاری در علم هیئت ، زمین شناسی ،فلسفه،قرآن، روانشناسی و حتی نمایشنامه نویسی صرفنظركند و بر جبی ن هویت او بی هیچ مدرك معتبری انگ فراماسونری بزند.نمیدانم از نظر شما این چگونه با عدل و تقوا منطبق است؟ا ینگونه از شكر ، شوكران بیرون كشیدن البته صنعتی است كه نحله فكری شما دیری است در آن به استادی رسیده اند .در اثنای فیلم متوجه میشویم كه شما كتاب راه طی شده را درست نفهمیده اید .هیچ معلوم نمیشود كه از كدام جمله آن كتاب بر می آید كه ا شراف خالق با اشراف خلق و یا بینش انبیا با بینش بشری برابر است؟ و از كتابی كه سعی دارد بگوید:” گام های بشر، افتان و خیزان نهایتا به راه انبیاء الهی صحه میگذارد” چگونه اندیشه مبارزه مسلحانه در میاید؟)*( شما از یك خاطره مغشوش یكی از مصاحبه شوندگان و برش هایی كه به مجموعه ای از گفتار ها زده اید مكررا پنداری خطا را لباس تصویر میپوشانید و بر همه اینها چنانكه در صحبتهای – اخیرتان در اكران خصوصی شنیدم مباهات میكنید كه اینهمه اقرار را از زبان نزدیكان مهندس بازرگان بیرون كشیده ایم ! خوب – برادر عزیز این چه افتخاری است كه كارگردان ابتدا سناریویی در ذهن طراحی كند و بعد مصاحبه هایی را به نیت این هدف پس و پیش كرده ، خود به ساحل مقصود سكانداری كند ؟ مثل شما مثل آن آشپزی است كه از بهترین مصالح ، خوان و خوراكی ناساز ترتیب میدهد و دست آخر زهری نیز بدان میافزاید سپس گناه را بگردن مواد غذایی می اندازد.

فیلم شما البته بزودی به حوزه محبوب خود كه نیت اصلی تهیه كننده و سرمایه گذار است وارد میشود وگفتمان منافقین و شرح ستیز و آویز با آنان را از خلال میتینگها وسخنرانیهای رجوی مكرر زنده میسازد. روشن است كه همه مساعی دست اندركاران نهایتا برای به كرسی نشاندن این فكرقدیمی بوده كه منافقین فرزندان فكری مهندس بازرگان اند . مستند شما با خیال این توفیق كه از بازرگان و نهضت آزادی او چیزی برجای نگذاشته به پایان میرسد. مغلطه هایی آنچنان روشن كه بنظر نمیرسد نیازی باشد به یك یك آن پاسخ گفت. اما این فیلم نهایتا یك سوال را در ذهن مخاطب شما باقی میگذارد: پرسشی كه مایلم در پایان سخنم كمی بسط دهم: جناب كارگردان ، آقایان مشاوران محتوایی فیلم ! مستند تاثیر پذیر شما را دیدیم! خدا را شكر میكنیم كه همفكران و پدران فكری شما خیلی زود جلو ضرر را گرفتند و بازرگان و همفكرانش را از صحنه سیاست كنار نهادند . بحمدلله از آنزمان تا به امروز كار bیكپارچه و بلا رقیب بدست حوزویان ، فقیهان و پیروان مخلص آنان بوده است ،شكرخدا را كه توصیه های بازرگان برای توقف جنگ پس از فتح خرمشهر گوش شنوایی نیافت همچنان كه اعتراض او براعدامهای بعضا بی محاكمه و بی هیئت منصفه در پگاه انقلاب مسموع نیفتاد ، همچنانكه اعتراض او بر گروگانگیری نیز به سمع قبول ننشست و همچنان كه مخالفت او بر بسیاری مسایل اجتماعی سیاسی محلی از اعراب نیافت. اما اكنون به لطف خدا سی و هشت سال از آن روزگاران فتنه خیزمیگذرد و ما اینجا ایستاده ایم ! با كارنامه ای گویا در اقتصاد ومعیشت ، آزادیهای اجتماعی ، اخلاق ، اعتماد عمومی، اقبال به دین ،امید به زندگی و محبوبیت بین المللی…كه شاید موضوعی مهم و پرمعنا برای ساخت مستندی واقعی و بیطرف باشد. آیا توان ساخت چنین فیلمی را دارید ؟ گمان نمیكنم. بدون قصد توهین عرض میكنم كه مستند راه طی شده در سطح فكری و به اندازه ای كه تصاویر آنرا دیده ام بلحاظ هنری – – بسیار تنك مایه است و لازم است كه جنابعالی بیشتر ،آثار مستن د مطرح و مشهور را مرور كنیدو توصیه میكنم تا مدتها فعلا چیزی نسازید. به باور من این فیلم به مدد تبلیغات صدا و سیما و رسانه های نظام و سازمان تبلیغات اسلامی یك دوچندی انجمن آرایی میكند ، و توسط دیگر همفكران شما و دشمنان روشنفكری دینی ارج میبیند و بر صدر مینشیند اما این فروغی گریز پا است و چون ذغال سنگ افروخته ای بزودی خاموش میشود . آنچه میماند باز هم حقیقت است)( . این سخن را از استاد فقید، صنعتی زاده كرمانی در روزگارجوانی و در ایامی كه در منابر و صدا و سیما ، ناسزا به شادروان دكتر محمد مصدق سكه ای رایج شده بود ، بخاطر دارم . پیرمرد در برابربارش تهمت هابه لبخند میگفت:” پسر جان! نگران چیزی مباش گر كائنات مغلطه در كار حق كنند حق هست و حق به مغلطه باطل نمیشود”.

با احترام
محمد نوید بازرگان
((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((
. .
)(گیرم كه طبق فرض خطای شما مجاهدین اولیه از آموزه های كتاب راه طی شده مكتبی مسلحانه برای خود اختیار كردند ، در – مثل مناقشه نیست اما مگرقرآن كریم ، خود دستمایه سلفی ها و طالبان و داعش نشده است؟ مگر آنها برای توجیه خودبه كتاب – خدا استناد نمیكنند و یا مبانی خود را بدآن نسبت نمیدهند؟ وقتی كتاب خدا دستخوش چنین كج فهمی هایی است ، تكلیف كتاب بشری روشن است. بعلاوه من هنوز متوجه نشدم كه از چه وقت مبارزه مسلحانه در مقابل رژیم پهلوی در نظام فكری دوستان شما خطا تلقی میشود.؟ آیا این در باره فداییان اسلام ، موتلفه و گروههایی چون صف ، منصورون ،موحدین و .. دیگران نیز صادق است؟ )*( به تعبیر قرآن كریم : ما عندكم ینفد و ما عنداله باق و لتجزین الذین صبروا و اجرهم باحسن ما كانوا یعملون) نحل ۹۶ )