مقالات

مروری کوتاه بر زندگی سیاسی مرحوم بازرگان ؛ آمر به معروف ، ناهی از منکر

او چهره‌ای شاخص برای «نه» گفتن به عوام‌گرایی بود و به­ گفته دکتر علوی‌تبار «ایستادن در مقابل عوام‌زدگی و عوام‌گرایی، جسارت و شجاعتی بیش از ایستادن در مقابل حکومت لازم دارد و بازرگان این شجاعت را داشت» …

زهره آقایانی

۱۶ سال از مرگ مردي میگذرد که به پرهیزگاري، پارسایی و شبزندهداري معروف بود و از چهره هاي برجسته و خستگی ناپذیر
مبارزات سیاسی ملت ایران در قرن بیستم به شمار میرفت. مهدي بازرگان نخست وزیر دولت موقت در ديماه ۱۳۷۳، درحالی چشم از جهان فرو بست که پایه هاي نهضت نواندیشی دینی در ایران را بنا نهاده و خود نیز، بنیانگذار یکی از تشکل هاي نواندیش دینی در جامعه شد. او چهرهاي شاخص براي «نه» گفتن به عوامگرایی بود و به گفته دکتر علوي تبار «ایستادن در مقابل عوامزدگیو عوامگرایی، جسارت و شجاعتی بیش از ایستادن در مقابل حکومت لازم دارد و بازرگان این شجاعت را داشت». مبارزه با عوامگرایی دغدغه همیشگی بازرگان بود و معتقد بود «غالب مردم، صرفه و صلاحشان را در تظاهر به ندانستن و نفهمیدن میبینند تاعذري براي بندگی کردن بتراشند».

بازرگان قبل از انقلاب
بازرگان که بهدلیل ویژگیها وگرایشهاي اخلاقی، رفتهرفته براي نسل امروز چهرهاي پرجذبه میشود، در سال ۱۲۸۶ در تهران
متولد شد. او در خانوادهاي دیندار، روشنفکر و سرشناس رشد یافت. پدر او، حاج عباسقلی بازرگان (تبریزي) از تجار مذهبی تبریز
بود که پس از چندي عازم تهران و بهعنوان یکی از تاجران سرشناس بازار تهران مطرح میشود. بازرگان تحصیلات ابتدایی را در
مدرسه سلطانیه تهران و دوره متوسطه را در دارالمعلمین مرکزي به پایان رساند و در سال ۱۳۰۶ بهعنوان نخستین گروه دانش-
آموزان ممتاز کشور، براي تحصیل به فرانسه اعزام شد. بازرگان بهعنوان نخستین ایرانیاي که به تحصیلات عالی دانشگاه فرانسه
وارد شد، مورد تشویق وزیر فرهنگ وقت قرارگرفت. در سال ۱۳۳۰، توسط دکتر مصدق به ریاست هیأت مدیره و مدیریت عامل
شرکت ملی نفت ایران انتخاب شد که در خلع ید از انگلیسی ها نقش بهسزایی ایفا کرد. پس از آن با همت متخصصان ایرانی، موفقبه راهاندازي و اداره صنایع عظیم نفت شد و در سال ۱۳۳۱ با قبول مسئولیت احداث شبکه لوله کشی آب تهران، آنرا به ثمر رساند.
پس از کودتاي ۲۸ مرداد، بهدلیل اعتراض مکتوب علیه انتخابات غیرقانونی مجلس شوراي ملی و به علت برخی کارشکنی ها از سويعوامل استبداد، در بهمن ماه از خدمات دولتی و استادي دانشگاه برکنار شده و تا شانزدهم بهمن ۱۳۵۷ که پست نخست وزیريدولت موقت انقلاب را بهعهده گرفت، در بخش خصوصی و در زمینه تولیدات صنعتی فعالیت کرد.
فعالیتهاي دینی این پژوهشگر قرآنی، وجه بارزتري از فعالیتهاي سیاسی وي داشت. تشکیل انجمن اسلامی دانشجویان در دورهتدریس وي در دانشکده فنی دانشگاه تهران و مشارکت در تأسیس انجمن اسلامی معلمان و انجمن اسلامی مهندسان و پزشکان، ازویژگی هاي پیوند او با دانشجویان بود. وي اولین نمازخانه را در دانشکده فنی دانشگاه تهران ایجاد کرد.
عشق بازرگان به مذهب، او را از فعالیتهاي علمی و فنی باز نداشت، بهطوريکه پس از شهریور ۱۳۲۰ خود یکی از بانیان تأسیس
«کانون مهندسین» میشود.
بازرگان در همان روزهاي نخست پس از کودتا، از نظر سیاسی فعال شده و در تشکیل نهضت مقاومت ملی، مشارکت کرد. در سالبعد، پس از کشف چاپخانه مخفی این نهضت، به مدت ۸ ماه توسط لشگر ۲ زرهی ارتش، زندانی شده و در همین زندان، کتاب«عشق و پرستش یا ترمودینامیک انسان» او به رشته تحریر درآمد.
بازرگان در سال ۱۳۴۰ بههمراه محمود طالقانی و یداالله سحابی، نهضت آزادي ایران را پایهگذاري کرد. در سوم بهمن ۱۳۴۱ نهضتآزادي اقدام به انتشار اعلامیهاي در اعتراض به انقلاب سفید کرد که با واکنش تند حکومت، همراه و باعث دستگیري سران نهضت و عده دیگري از فعالان آن شد. محاکمه بازرگان و سران و فعالان نهضت آزادي در سالهاي ۱۳۴۲ و ۱۳۴۳ به اتهام اقدام برضدامنیت کشور، ضدیت با سلطنت مشروطه و اهانتهاي گستاخانه به مقام شامخ سلطنت در دادگاه نظامی برگزارشد. این دادگاه، پساز ۳۱ جلسه، رأي به محکومیت متهمان داد و اکثر افراد به حبسهاي طولانیمدت محکوم شدند. بازرگان نیز به ۱۰ سال زندانمحکوم شد. وي پس از دوره کوتاهی در زندان قصر، در اوایل آبان ۱۳۴۴ بهعلت اعتصاب همراه با ۱۷ تن از یاران به دژ (زندان)برازجان در استان بوشهر، تبعید و در سال ۱۳۴۶، پس از پنج سال زندان و تبعید، آزاد شد.
بازرگان در طول اسارت به مناسبتهاي مختلف، سخنرانی کرده و به تحقیق و تألیف میپردازد که از این رهگذر، ۲ مقدمه بر کتاب،
تلخیص یک کتاب، ارائه ۷ مقاله و ۱۱ جلد کتاب علمی و تحقیقی شامل تبلیغ پیغمبر، سازگاري ایرانی، نهضت آزادي هند، بعثت وایدئولوژي، آموزش قرآن (۱) و (۲) و (۳)، باد و باران در قرآن، پدیدههاي جوي و سیر تحول قرآن (۱) و (۲) تألیف میشود.

بازرگان پس از انقلاب
او در سال ۱۳۵۶ در تشکیل «جمعیت ایرانی دفاع از آزادي و حقوق بشر» نقش مؤثري ایفا کرده و در ائتلاف نیروها و سمتدهی
به مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوي، سهمی بهسزا به خود اختصاص میدهد. در ۱۶ بهمن ۱۳۵۷، قبل از پیروزي انقلاب بهعنوان
نخستوزیر برگزیده شده، اعتصابهاي صنعت نفت را سامان بخشیده و دولت موقت انقلاب را تشکیل میدهد. این، تنها دورهاي
بود که ایران در ۶ روز دو نخستوزیر را بهخود دید؛ مهدي بازرگان و شاپور بختیار.
با پیروزي انقلاب از سوي بنیانگذار جمهوري اسلامی، حکم نخستوزیري دولت موقت به نام او صادر میشود. او کابینه خود را که
متشکل از ۲۱ وزیر از جمله فروهر، یداالله سحابی، کریم سنجابی، یزدي، سامی، مدنی، چمران و معینفر و… بودند تعیین میکند وبه مدت ۹ ماه (۲۷۵ روز) سمت نخستوزیري موقت را برعهده میگیرد. او هرچه در توان داشت در برقراري نظم و اجراي قانون و
ایجاد آرامش، به کار میبندد، اما سرانجام پس از اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ وي و دولت او بهطور
کامل استعفا را برگزیده و از فعالیت در دولت کناره میگیرد. این درحالیست که بازرگان در جریان اشغال سفارت و ماجراي
گروگانگیري و در پی آن، بالاگرفتن تنش میان تهران و واشنگتن و بیم حمله به ایران با ارسال نامهاي به شاه مخلوع، از او می-
خواهد تا با مراجعت به ایران و حضور در دادگاه ضمن دفاع از خود، گره کور این ماجرا را با تسلیمکردن خود به ایران بگشاید.
تلاشی که بیپاسخ میماند و پایان نخستوزیري این سیاستمدار را رقم میزند، اما این استعفا آغازي دیگر براي بازرگان بود. او
آرام نمینشیند؛ در اولین انتخابات مجلس، با آراي بالایی به نمایندگی مردم تهران برگزیده شد و در فراکسیون اقلیت مجلس،
همراه با سایر نمایندگان همفکر، به نقد روند جاري میپردازد و آفات و انحرافات آن روزِ جامعه را، آنطور که تصور میکرد به
تصویر میکشد. بازرگان در خارج از مجلس نیز از طریق «نهضت آزادي ایران» به فعالیت سیاسی پرداخته و پس از انقلاب در
پایه گذاري «جمعیت دفاع از آزادي و حاکمیت ملت ایران»، مشارکت فعال از خود نشان میدهد و با درج مقاله در روزنامه «میزان»
و سخنرانی در محافل اجتماعی و ارسال نامههاي سرگشاده، همواره در ایفاي وظیفه امر بهمعروف و نهیازمنکر و دفاع از مرزهايآزادي، مدارا و ارزشهاي اخلاقی، سختکوش و خستگی ناپذیر مینماید.
او در دومین دوره انتخابات ریاستجمهوري بهعنوان کاندیدا ثبت نام میکند، اما رد صلاحیت میشود. همچنین در نتیجه
فشارهاي مختلف، فعالیتهاي نهضت آزادي نیز تا حد زیادي محدود میشود. نهضت آزادي در دوران جنگ ایران و عراق، مخالفت
خود را با ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر اعلام کرد که این امر بر فشارها میافزاید.
بازرگان سرانجام در ۸۶ سالگی وقتی در ۳۰ ديماه ۱۳۷۳ ایران را به قصد معالجه ترك میگفت، پس از انتقال به سوئیس، در شهر
زوریخ، این جهان را بدرود میگوید و به پایان بیش از ۵۰ سال زندگی سیاسی خود میرسد. پیکر او به تهران منتقل و از مقابل
حسینیه ارشاد، تشییع و در قم آرام میگیرد. از او میراثی عظیم با بیش از ۳۵۰ کتاب، مقاله و سخنرانی و شاگردان بسیار بهجاي
میماند.
بازرگان تا واپسین روزهاي حیات، نگران احراز استقلال، حیثیت و عزت نفس مردم بود تا به گفته خود، همین مردم «هر روز صبح
بر در ارباب بیمروت دنیا ننشینند و از خواجهگی بدر آیند و از این طریق، حکومت و دولتشان هم خود به خود درست گردد».
شاید این جمله علويتبار، توصیف نزدیکی از دغدغههاي این سیاستمدار باشد: «بازرگان مردم را بر دوش خود سوار کرده تا به آنها این امکان را بدهد که چیزهایی را ببینند که شاید خود او هم نمی دیده است»