مقالات

قیاس مع الفارق

يادداشت مهندس محمد توسلي در روزنامه شرق
معلوم نيست امام جمعه موقت تهران با چه مبنايي، سخنان آقاي مشايي را كه از مباني و انسجامي برخوردار نيست با ديدگاه‌هاي مهندس بازرگان، كه در طول ۶۰ سال خدمات آن مرحوم ارائه شده، مقايسه و شبيه سازي كرده‌اند …

خطيب اين هفته(۱۵/۵/۸۹) نماز جمعه تهران آقاي سيد احمد خاتمي در نقد سخنان اخیر آقاي رحیم مشايي رئيس دفتر رئيس جمهور كه آنرا « شرك آلود» خواند بدون ذكر نام، اين سخنان را با ديدگاه‌هاي مرحوم مهندس بازرگان در سال‌هاي اول انقلاب شبيه سازي كرد و گفت:
« در ابتداي انقلاب يكي از سیاسيون گفته بود فرق ما با امام اين است كه امام ايران را براي اسلام مي‌خواهد و ما اسلام را براي ايران مي‌خواهيم كه اين همان ملي‌گرايي شرك آلود است و امام آن را خلاف اسلام و قرآن دانست».
براي رفع ابهام از اين شبيه سازي ضرورتا در غیاب شادروان مهندس مهدی بازرگان ، به عنوان شاگرد و همراه آن مرحوم درطول چند دهه، توضيحاتي را اگر چه به طور اجمال و اختصار یادآور می شوم.
۱- در مقاله «ايران و اسلام» تفاوت نگاه مهندس بازرگان با رهبر فقيد انقلاب درباره اسلام و ايران ارائه شده است كه در جلد دوم «بازیابی ارزشها» و مجموعه آثار آن مرحوم نیز منتشر شده است.
در اين مقاله به استناد آيات قرآن، كه اسلام را دين فطری و هدف آن را هدايت و هموار كردن راه رشد و كمال انسان معرفي مي‌كند طبيعي است كه در کشور ما اسلام براي ايران و ايرانيان تلقي شود. به لحاظ تاريخي نيز اسلام چنين نقشي را در گذشته در عرصه‌هاي فرهنگي و اجتماعي ایران ايفا كرده است.
۲- شهيد استاد مطهري در كتاب ارزشمند خود با عنوان «خدمات متقابل اسلام و ايران» كه در سال‌هاي دهه سي در انجمن اسلامي مهندسين ارائه و سپس تدوين و منتشر شد به خوبي نقش اسلام و ايرانيان را در اين خدمات متقابل تشريح كرده‌اند. نقش اسلام در شكوفايي استعدادها و كمال ايرانيان و نقش ايرانيان را در فهم و گسترش فرهنگ اسلامي در اين اثر به خوبي تصوير شده است. در اين اثر به طور تاريخي و مستند نقش اسلام براي ايران و ایرانیان تبيين شده است.
۳- مهندس بازرگان در ارديبهشت سال ۱۳۴۰ طي سخنراني افتتاحیه تأسیس نهضت آزادی ایران در اجتماع دوستان و همفكرانش گفت : كه ما «مسلمان ، ايراني و مصدقی» هستيم. در آن سخنراني مفهوم مسلماني ، ايراني ومصدقی بودن به طور مشخص تعريف شده است. اين مفاهيم ديدگاه‌هاي اجتماعي وسياسي مهندس بازرگان و همفكران او را در دهه‌هاي چهل و پنجاه يعني سالهاي قبل از انقلاب براي همگان روشن ساخته بود و براي دفاع از اين ديدگاه‌ها در دادگاه نظامي سال ۱۳۴۲ محاكمه و به زندان طولاني محكوم شدند. بر پايه همان نگاه اسلامي و ايراني مدافعات خود را با عنوان « چرا با استبداد مخالفیم؟» ارائه دادند كه به دفعات منتشر شده است. رهبر فقيد انقلاب و اعضاي شوراي انقلاب با آگاهي كامل از مواضع اعتقادي و ديدگاه‌هاي اسلامي و ايراني او به عنوان عضو شوراي انقلاب و سپس نخست وزير دولت موقت انتخاب شدند. اين مفاهيم در حكم انتصاب مهندس بازرگان به سمت نخست وزيري دولت موقت انقلاب که در آن از اعتماد خودشان به «ایمان راسخ آن مرحوم به اسلام» واطلاعشان از سوابق «مبارزات اسلامی و ملی » ایشان ذکر کرده بودند، كاملاً برجسته است.
اگر رهبر فقيد انقلاب در سال‌هاي بعد تعريضي به دولت موقت داشتند از اين بابت بود كه چرا دولت موقت هماهنگ با جوانان، انقلابي عمل نمي‌كرد! اما هرگز به ديدگاه‌هاي اعتقادي مهندس بازرگان نسبت « شرك» و «خلاف اسلام» ندادند.
معلوم نيست امام جمعه موقت تهران با چه مبنايي ، سخنان آقاي مشايي را كه از مباني و انسجامي برخوردار نيست با ديدگاه‌هاي مهندس بازرگان، كه در طول ۶۰ سال خدمات آن مرحوم ارائه شده و از انسجام و مبانی روشنی برخوردار است، مقايسه و شبيه سازي كرده‌اند. البته نيازي به توضيح نيست كه ديدگاه‌هاي اعتقادي، مواضع و عملكرد آقاي مشايي و همكاران ايشان در دولت دهم در موارد عديده‌اي با دولت موقت و شخص مهندس بازرگان تضاد آشكاري دارند و لذا نمی توان محمل و یا توجیهی براي اين شبيه‌سازي و مقایسه تصور کرد، اما می توان آن را مصداق «قیاس مع الفارق» دانست.