انسان به لحاظ انسانیت و خلاقیت چیزی جز اکتساب های حاصله از سعی و عمل که مبنا و منشأ آن ایمان و آلوده نبودن به توجه صرف خود و تفریط و بی نظمی نیست. عبارتی است از نمادی که اندیشه و عمل را بر هم منطبق ساخت.
مهدی بازرگان متاثر از ادیان الهی و روش پیامبران که با مغز متفکر و دست متحرک بشر ، او را به میدان وسیع بی نهایت برای ارضای خواسته های جسمانی و فکری و روحی اش رهبری می کند، هجرت به غرب را به قصد تحصیل برگزید. (۱۳۰۷ تا ۱۳۱۳). به تعبیر خود خورجین های خالی را با چهار سوغات پر کرد و با خود به ارمغان آورد: مختصری معلومات مهندسی ، اعتقاد فزون یافته به اسلام ، درک واقعیت سهیم بودن همگان در ساختن و صاحب تمدن و سروری ممالک اروپا و نه بواسطه یک فرد و مقام و بالاخره کشف این راز که ضامن بقاء و پیروزی ملت های اروپایی در شکل و نظام اجتماعی و نه انفرادی و شخصی است. به ایران که بازگشت ، حس خود را از زیست اجتماعی با روح امانت داری و درستی و دوستی در آن دیار در حسرت باقی نگذاشت و با ایده های نو در سه عرصه سیاسی و اقتصادی و اجتماعی یار طلبید و با رویکرد تشکل گرایی ، ذهن منظم ، درک عمیق از نیازهای پیرامونی و به قصد اثر جمعی، نهاد هایی پایدار ساخت.
او با علم به اینکه اغلب ایرانی ها و حتی غالب تحصیل کرده ها برای حل مسائل ،همیشه در جستجوی نابغه هایی هستند و این طرز فکر را از همان بقایای روح استبداد و نیل در سایه بزرگان نشستن می دانست ، به «بی نهایت کوچک ها » می اندیشید . از نزدیک شاهد بود که در پرتو دموکراسی ، با اعطای آزادی و تامین مساوات، در توجه به فرد و جمع افراد اجماع دارند. به همین دلیل بود که با مفهوم تخصصی خود حکومت را انتگرالی می دانست که از طریق مراجعه به آراء عمومی صورت می گیرد و اختیار را بر سبیل مشتق بدست اکثریت می سپارد. او به جد معتقد بود که باید خصلت انزواطلبی و انفرادی بودن را کنار گذاشته و تنها به خود نیندیشیم. بلکه سرمایه ها و علاقه ها و فعالیت های خود را اجتماعی نموده در هر حوزه و صنفی که هستیم ،برای پیشبرد هدف های معاشی ، عمرانی ، فرهنگی، مذهبی، سیاسی، ورزشی و حتی تفریح و گردش ، دست ها و سرمایه ها و فکرها و فعل ها را دور هم بگذاریم و حتی ناراحتی هایش را هم بپذیریم و تشکیل انجمن ها و اتحادیه ها و شرکت ها و جمعیت ها دهیم و خود را با اصول و لوازم زندگی اشتراکی آشنا کنیم. با همین تفکر، با همه داشته ها و نداشته های خود ایده های خویش را با یاران هر حوزه و عرصه ای که ورود پیدا می کرد به مشارکت می گذاشت و ارزش خلق شده را در نهادی نو بارور می کرد.
بازرگان آنچنان به قدرت و آثار عظیم اجتماع واقف بود که قابلیت معاوضه خودپسندی با نوع دوستی را مهم ترین اثر آن می دانست. او شرط لازم و متعارف برای تشکیل اجتماع را که دو عامل جمعیت وارتباط است را کافی نمی داند و ملاط دیگری هم به آن می افزاید و آن طرز سلوک و اخلاقیات است که در آداب اجتماعی اصل می داند.
او در شصت و سه سال پیش در سخنرانی خود تحت عنوان احتیاج روز عنوان کرد: ناتوانی عمده و بی علاجی مشکل دردهای ما، از غیر اجتماعی بودن ماست . نگرانی در کلام و قلم اش از سست و لغزان بودن روحیه تعاون و تفاهم و همکاری و گریزان از کار جدی و جمعی به ویژه در سطح ملی بس هویدا بود. بر این اساس با «کیمیای اجتماع» کشف شده خود در اروپا، پس از بازگشت به ایران در اندیشه تبلیغ و تحکیم این کیمیا و تحکیم فکر اجتماعی در میان ایرانیان بود.
در سال ۱۳۱۵با هفت نفر از دوستان از فرنگ برگشته اولین شرکت مهندسی مشاور را با عنوان «شرکت اتحاد مهندسین ایران» (اما) تاسیس کرد که در حرفه های ساختمان ، ماشین، تاسیسات ، صنایع شیمیایی، طراحی، مشاور و مجری طرح ها فعالیت می کرد.بازرگان «تشنه اصلاحات و خدمت »،از اوایل دهه بیست ، دریچه فعالیت های اجتماعی را در حیات خود گشود . ابتدا به فعالیت های فکری و علمی در حوزه دین و تحقیقات اسلامی روی آورد. در این مسیر با کانون اسلام آشنا و با ارائه سخنرانی ها و نگارش مقالات و تهیه جزوات آموزشی همراه شد. در ادامه با انجمن اسلامی دانشجویان که در دانشکده پزشکی تولد یافت همکاری کرد.
«کانون مهندسین ایران» که یکی از آرزوها و در برنامه «ارمغان اروپا » وی و بسیاری از هم دوره ای های او بود، در سال ۱۳۲۱تاسیس شد. در سال دوم ، با طرح موفق آمیز اعتصاب ای تحت عنوان «سپردن کار به دست کاردان »، تکانی در ارکان مملکت و تحولی در ادارات ایجاد کرد. این کانون در ابتدای پیدایش خود مبدا یک حرکت اداری و صنفی و نیز یک حرکت اجتماعی و سیاسی نسل تحصیل کرده بود. اما پس از چندی این دو جوانه از تنه اصلی جدا شدند ، عده ای از موسسین و اعضا «حزب ایران» را تاسیس کردند و دو سال بعد عده دیگری «سندیکای مهندسین» را راه اندازی کردند. و از آن پس کانون فقط فعالیت های علمی و فنی را تعقیب کرد.
مهندس بازرگان پس از وقوع کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲با پیوستن به «نهضت مقاومت ملی »که با هدف اعلام غیر ملی بودن کودتا ، اثبات وفاداری ملت به مصدق ، ادامه مبارزه با شاه و امریکا و تشکل ملیون و مسلمانان شکل گرفته بود، به عالم سیاست وارد شد و به عنوان یکی از اعضای کادر مرکزی نقش مهم و فعالی در سازماندهی تشکیلات و تلاش های سیاسی و اتنخاباتی دوره هجدهم مجلس شورا و سنا ایفا کرد. در پی اعتراض به قرارداد کنسرسیوم نفت در سال ۱۳۳۳ و صدور انتشار اطلاعیه ای در این باره ، دوازده استاد از جمله بازرگان از دانشگاه اخراج شدند . هر چند با اعتراضات و عدم همکاری های دانشگاهیان ، دانشگاه رو به تعطیلی رفت و مجبور به بازگشت آنان شدند، اما در این فاصله مهندس بازرگان به همراه ده نفر دیگر از استادان اخراجی ، مبادرت به تاسیس «شرکت یاد» کردند که اختصار یازده استاد دانشگاه است .
در اولین تجربه زندان در سال ۱۳۳۴ با مشورت و تبادل نظرهای درون زندان با مهندس سحابی به این نتیجه رسید که برای فعالیت های حزبی و تشکیلاتی نیاز به تمرین و همکاری های جدی و در سطح گسترده و ملی است. محصول این همفکری ها را بر اساس «احتیاج روز» و ضرورت ورود به مرحله دموکراسی ، تبدیل به «جمعیت متاع» ( مکتب تربیتی اجتماعی عملی) کرد و با تاسیس آن ضمن تدوین اصول ده گانه مبانی نظری و اعتقادی، موسسات و نهادهای متعددی در بستر آن شکل گرفت . اقدامات مهم جمعیت متاع عبارتند از: انجمن اسلامی مهندسین(۱۳۳۶)، انجمن اسلامی پزشکان (۱۳۳۷)، موسسه اسلامی نارمک(۱۳۳۷)، شرکت سهامی انتشار (۱۳۳۸)،انجمن اسلامی بانوان (۱۳۳۸)،انجمن اسلامی معلمان(۱۳۳۸)
درپیچ مهم تاریخی ایران و بهار ۱۳۴۰نهضت آزادی ایران توسط مهدی بازرگان ، سید محمود طالقانی ، یدالله سحابی، عزت الله سحابی و چند نفر دیگر از همفکران شان با شعارهای مسلمان ، ایرانی ، تابع قانون اساسی و مصدقی هستیم، تولد یافت.
این تلاش ها علاوه بر آنکه در نوع خود نوآور و ارزش آفرین بود، همه در فواصل حبس های مکرر و محدودیت های استبداد و اختناق بود. در کنار این همه تاسیس نو به نو ، با همکاری و همراهی های مستمر، یار و حامی نهادهای نوپا و همسو با تفکر خویش بود. بانی اندیشه های نو و نهادهای پر اثر با ساختار منظم ذهنی وعملی و باورهای ایمانی خود ،جریانی را بر پا کرد که هر چند هنوز برای شناخت عمیق آرمان هایش، فاصله ها داریم ، اما باور به مردم را می توان از اندیشه و عمل توامان و صادقانه اش نشانه گرفت تا بر اساس « احتیاج امروز» ظرفیت سازمان یافتگی را برای عدالت و آزادی در خود کشف کنیم و اعجاز اجتماع را در تقویت جامعه مدنی و زدودن آلودگی های استبدادزدگی و اقتدارگرایی دریابیم .